همراهان گرامي، براي ارايه نقطه نظرات خود از اين فرم استفاده فرماييد. |
توصيه هاي مشاور مديريت
مهارت های کنترل پروژه
سلام با تشکر از اینکه این فرصتو بمن دادید تا سوالمو مطرح کنم و از شما کمک بگیرم. من با توجه به اینکه رشتهی تحصیلیم صنایع هست و کنترل پروژه جزء یکی از واحدهام بوده، علاقه دارم در این زمینه فعالیت داشته باشم، اما متاسفانه چون در دانشگاه معمولا بصورت کاربردی این دروس مطرح نمیشن، مطلب مفیدی دستگیرم نشد تا بتونم به عنوان مدیر کنترل پروژه در جایی مشغول بشم. از خدمتتون میخواستم سوال کنم که چه مراحل و دوره هایی رو باید طی کنم تا بتونم در زمینه کنترل پروژه در شرکتی استخدام بشم. با تشکر علیک سلام در پاسخ به پرسش شما هیچ توصیه ای برای اینکه چطور می تونید مدیر بشید ندارم و اینکه شما بخواهید مدیر کنترل پروژه بشید به عوامل زیادی بستگی داره ولی اگر بخواهید کارشناس کنترل پروژه خوبی بشید که بسیار ارزشمند تر از مدیر شدن هست توصیه می کنم شایستگی های زیر را در خودتان ایجاد نمایید:
همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص پیشنهاد می کنم مطلب چطوری مدیر پروژه بشم؟ آقای خرمی راد را نیز مطالعه فرمایید. |
كدام گرايش را انتخاب كنم
گفتگوي اول: - با عرض سلام و خسته نباشيد، اينجانب دانشجوي مديريت MBA دانشگاه تهران مي باشم. ما بايد براي ترم بعد انتخاب گرايش كنيم. با توجه به اين كه دو گرايش بازار يابي و مديريت استراتژيك ارائه مي شود. من در مورد انتخاب يكي از اين دو مردد مي باشم. مي خواستم منو در اين زمينه راهنمايي كنين كه كدوم يك از اين گرايش ها در چه شرايطي بهتر است؟ بازار كار كدام يك بهتر مي باشد؟ ممنون ميشم راهنماييم كنين
= درود بر شما اول اينكه نبايد فراموش كنيد كه اينجا ايران است و قوانين بين المللي در آن صادق نيست يعني اينكه اين طوري نيست كه شما گرايشي را ولو درست انتخاب كنيد و بعد انتظار داشته باشيد كه در آن گرايش آينده اي موفق منتظر شما باشد. دوم اينكه در اين كشور همه مديران به صورت كاملا استراتژيك مي انديشند و عمل مي كنند ...! بنابراين نه در حال حاضر و نه در آينده من هيچ تصوري از بازار كار مناسب براي يك فارغ التحصيل مديريت استراتژيك متصور نيستم مگر آنكه خود وي يك مدير باشد...! اما درباره گرايش بازاريابي به نظر مي رسد در حال حاضر و همچنين در آينده يك فضاي خالي مناسب براي جولان دادن وجود دارد، حداقل اگر در زمينه التزام عملي چيزي عايدتان نشود مي توانيد با ارايه خدمات مشاوره در اين مورد از موفقيت نسبي برخوردار شويد. اميدوارم توضيحات من راهگشاي تصميم گيري مناسب شما بوده باشد.
گفتگوي دوم: - با عرض سلام و وقت بخير خدمت شما چند روز پيش از شما در مورد انتخاب گرايش استراتژي يا بازاريابي مشاوره گرفته بودم. دانشگاه تهران تصميم گرفته اگه تعداد به حد نصاب برسه گرايش مالي هم بذاره و به گرايش ها اضافه كنه، به نظر شما من كه ليسانس برق هستم و پايه رياضيم قوي هست در گرايش مالي موفق تر هستم يا بازاريابي؟ بازار كار كدوم يك بهتره؟ مالي يا بازاريابي؟ ممنون ميشم راهنماييم كنيد.
= عليك سلام البته در مورد بازار كار مالي بستگي به اين داره كه منظورتون چه مقوله اي از اين بازار باشه؟ اگر منظورتون كاري باشه كه معمولا مدير مالي يك شركت انجام مي ده و اين يك كار مرسوم و عرفي هست، معمولا شركت ها به دنبال كسي ميرن كه رشته اصلي اش حسابداري باشه... ولي اگه منظورتون حوزه ديگه اي از اين كسب و كار باشه بايد مشخص نماييد. لطفا ...
گفتگوي سوم: - من خودم بيشتر علاقمند به كار آفريني مي باشم كه با استفاده از رشته كارشناسيم كه برق هست و با استفاده از مديريت ام بي اي كه الان مي خونم دوست دارم يه كسب و كاري راه بياندازم.
= اگر مايل به راه اندازي كسب و كار هستيد. پيشنهاد مي كنم همان گرايش بازاريابي را ادامه دهيد كه از ساير گرايش هايي كه گفتيد كاربردي تره! و مشكل اصلي تمام كسب و كارهاي نو بنياد و حتي با سابقه ورود مناسب به بازار است. ديگر گرايش ها را مي توانيد با به خدمت گرفتن افراد متخصص با خود همراه سازيد. به نظر من و البته با توجه به رشد روز افزون فناوري، دنياي پيش روي ما تنها از دو عبارت مايه خواهد گرفت. ايده و تبليغات! بنابراين توصيه شخصي من به شما انتخاب گرايش بازاريابي است. اميد است موثر واقع شود. |
اهمیت تحلیل گزارش های آماری در سازمان ها
در این قسمت نامه مشاور مدیریت به مدیر عامل یکی از
سازمان های معتبر و موفق و همچنین پاسخ ایشان را ملاحظه می فرمایید: پاسخ مدیرعامل: به لطف الهی انشاءالله در سال آینده به شورای معاونین جایگاه جدی تری داده خواهد شد لذا این مساله را در یکی از دستورهای جلسات آینده این شورا قرار دهید. |
ارزون بديد مشتري شيم!
پرسش اول: با سلام استعلام قيمت ايزو: برای شرکت iso9001 20000 27000 لازم داریم. شرکت تولیدی نرم افزار هستیم و بر اساساستاندارد های rup ,pmbok itilv2 تولید نرم افزار و مدیریت پروژه ها و پشتیبانی را انجام می دهیم.
پاسخ اول: درود بر شما براي تعيين قيمت اطلاعات تكميلي لازم است لطفا به پرسش هاي زير پاسخ دهيد: 1- محل شركت شما كجاست؟ 2- كاركنان شركت شما چند نفر هستند؟ 3- چه محصولاتي توليد مي كنيد؟ نام ببريد؟ چه تعداد از اين محصولات قرار است در دامنه گواهينامه شما قرار گيرند؟ 4- چه كساني در شركت دوره هاي آموزشي مستندسازي و مميزي داخلي استانداردهاي سه گانه اي را كه نام برديد گذرانده اند؟ 5- در نظر داريد چند نفر را براي ايجاد، نگهداري و بهبود سيستم هاي مديريتي مبتني بر استانداردهاي مطرح شده به صورت تمام وقت اختصاص دهيد؟ 6- چرا مي خواهيد هر سه اين استانداردها را همزمان پياده سازي نماييد؟ 7- آيا خدمات مشاوره براي پياده سازي سيستم ها را به صورت حضوري لازم داريد يا مجازي؟
پرسش دوم: باسلام دفتر شركت در تهران است. سه نفر كارمند داريم. ما فقط گواهينامه مي خواهيم. نيازي به عمليات اجرايي شما نيست. لطفا در يك پيش فاكتور قيمت فقط گواهينامه را به ما اعلام كنيد. با تشكر
پاسخ دوم: عليك سلام مسير دريافت گواهينامه هاي مورد نظر به صورتي كه شما مي خواهيد نيست. شما نمي توانيد پول بدهيد و گواهينامه دريافت كنيد. اين كار مراحلي اجرايي زيادي دارد. البته شايد شركت هاي متقلبي باشند كه اين گونه عمل كنند و با پول گرفتن گواهينامه بفروشند ولي متاسفانه من نام و نشاني آنها را نمي دانم. پاينده باشيد! |
آموزش یا یادگیری مساله این است
بهم گفت دوست دارم تو تعیین نیازهای آموزشی مدیرانم با ما همکاری داشته باشی و حتی نیازهای آموزشی خودم رو هم تعیین کنی! گفتم این خیلی خوبه که به عنوان یک مدیر متوجه اهمیت امر آموزش شدی ولی کافی نیست و باید این رو هم درک کنی که تعیین نیاز آموزشی و رفع اون تنها یکی از ورودی های فرآیند یادگیری هست... صحبت هامون گل انداخت و رفتیم به این سمت این که نوشتن، قصه گفتن، خودآموزی، حل مساله، الگوسازی از بهترین ها، ایده داشتن، دسته بندی کردن، معاشرت با افراد خلاق و نوآور، کارآفرینی، بازخورد گرفتن، سفر به جاهای جدید، شمردن نعمت ها، پرهیز از قواعد گذشته و ساختن قوانین جدید، تصویر سازی ذهنی، حتی خوشمزگی و مواردی از این دست همگی می تونه به یادگیری که هدف اصلی آموزش هستش کمک کنه! همه منظورم این بود که تعیین نیاز آموزشی بخشی از راهه! راهی که الزاما نباید با آموزش دادن تموم بشه...! مهم یادگرفتنه و همه راه هایی که گفتم در کنار آموزش می تونه راهگشا باشه! سختش بود قبول کنه... از هر طرف که می گرفتمش می رفت سمت آموزش...! |
ایزو و کنترل کیفیت آماری
ممیزی صدور گواهینامه ایزو 9001 و 22000 در حال انجامه... ممیز داره راجع به فنون آماری واسه تحلیل ضایعات و مسایل سلامت مواد غذایی می پرسه... همکاران واحد کنترل کیفیت و سلامت سازمان کارفرما خوشبختانه به خوبی به توصیه های بنده گوش کردند و نمودارهای کنترلی را ترسیم و تحلیل کرده اند.... ممیز هم در حال اظهار فضل هست که معنی و مفهوم این نمودارها اله و بله ...! یکی نیست بهش بگه بنده خدا تو که توی دانشگاه کلی واحد درسی برای کنترل کیفیت آماری پاس کردی باید خودت رو با این بندگان خدا مقایسه کنی! باز هم توی دلم گفتم خدا رو شکر همین استاندارد ایزو هست که بعضی ها به خاطر پیاده سازی اون مجبور می شن بخشی از بحث های کنترل کیفیت آماری رو یاد بگیرن و انجام بدن... باز هم بگید ایزو اله و بله و بدرد این مملکت نمی خوره! |
ایزو گرفتن چه آسان! مدیر شدن چه مشکل
حدود یک سالی هست بعنوان مشاور دارم باهشون کار می کنم که دوتا استاندارد از خانواده استانداردهای ایزو رو پیاده سازی کرده و گواهینامه بگیرن.... چند روز آینده ممیزی نهایی داریم و به احتمال 99% گواهینامه شونو دریافت می کنن! (بسلامتی!) ولی هنوز بلد نیستند بسیاری از کارهای کیفیتی رو به درستی انجام بدن! ... مثلا - نمی تونن فرایندهاشون رو به درستی شناسایی و تعاملات آنها را مستند و مدیریت کنند. - نمی تونن داده های مناسبی از عملکرد فرایندهاشون رو جمع آوری و تجزیه و تحلیل کنند. - نمی تونن چند خط صورت جلسه ناقابل بنویسند. - وقتی یک گزارش کارشناسی می نویسند خجالت می کشی اونو به جایی یا کسی ارایه بدی! - ایمیل هاشون رو به صورت خودکار مدیریت نمی کنند و وقتی بهشون ایمیل می زنی باید یک پیامک هم بدی تا برن ایمیل شون رو ببینن! - محصول تولید می کنن بدون تاریخ تولید .... ! می گن هر وقت خواستیم بفروشیم تاریخ می زنیم! - البته خیلی هم اصرار دارند که گواهینامه ایزو بگیرن! زود هم بگیرن! ارزون هم دربیاد... خدا لعنت کنه اوني رو كه گرفتن گواهینامه ایزو به این شکل رو توی این مملکت به ارمغان گذاشت. آخه پدر آمرزیده اگه گواهینامه گرفتن دردی رو دوا می کرد خود ایزو اونو اجباری می کرد. |
ایزو 9001 بدون توجه به مشتری نوبره والا!
بالاخره بعد از کلی درخواست و پیگیری تونستیم برنامه زمانبندی پروژه را از شرکت مهندسی مشاور بگیریم. نگاهی که به برنامه انداختم دیدم که اصول اولیه تنظیم یک برنامه زمانبندی در اون رعایت نشده! رفتم سراغ قرارداد متاسفانه دیدم با قرارداد و زمان شروع و پایان مطرح در قرارداد هم سازگاری نداره! خیلی عجیبه یک شرکت مهندسی مشاور با کلی ادعا و دک و پز! و با کلی کارشناس و مدیر و ... نتونه یک برنامه زمانبندی واسه پروژه چند ده میلیونی اش بده! کاشکی کارش هم سرموقع تحویل می داد. تا الان که از زمانبندی عقبه! امیدوارم بتونیم باهشون به تعاملی مناسب برسیم. متاسفانه وقتی تو جلسات هم شرکت می کنند حواسشون نیست که هم بهشون گوش می کنیم و هم مرتب در حال نقد گفته هاشون، مستنداتشون و رفتارشون هستیم. اگر چه واسه شرکتشون ایزو 9001 گرفتن ولی کاشکی به خاص بودن برخی از فرایندهاشون توجه می کردن و رویه ای واسه بازخورد گرفتن از کارفرماهاشون هم می داشتند... ... تا نظر شما چی باشه! |
فایو اس، وان نوت و اوت لوک
پروژه نظام آراستگی (فایو اس) تعریف کردیم و مدتی است داریم کارهاشو جلو می بریم که خوردیم به مشکل ! چند روز پیش بعد از کلی سروکله زدن واسه رفع این مشکل به این نتیجه رسیدم که مدیران کارخانه کارهاشون رو خوب برنامه ریزی نمی کنند تا بتونن از کارهای جاری خلاصی پیدا کرده و به کارهای پروژه فایو اس هم برسن! مدیر کارخونه پیشنهاد کرد یه کم نحوه برنامه ریزی کارها رو به مدیران آموزش بدیم و بعد دوباره با برنامه ریزی جدید بریم سراغ پروژه نظام آراستگی! چون شبکه کامپیوتری مناسبی در این کارخانه راه اندازی شده تصمیم گرفته شد تا من به مدیران کارخانه نحوه کار با نرم افزارهای وان نوت و اوت لوک رو آموزش بدم و برنامه ریزی کارها رو از طریق این دو نرم افزار بسیار سودمند انجام بدیم. داریم واسه آموزش این دو نرم افزار برنامه ریزی می کنیم. ... تا نظر شما چی باشه؟ |
کار از دم ابزار پیش میره
کارشناس این واحد دقتش در محاسبات و تنظیم گزارش های آماری پایینه! ضمن اینکه فرد بی تجربه ای است که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده، به نظرم می رسه کارش رو هم با لذت انجام نمی ده و اگه ازش بپرسی بین این کار و کار دیگری که علاقه داره مختار به تصمیم گیری هست، حتما اون کار دیگه رو انتخاب می کنه...! سازمان رو زیاد نمی شناسه و متوجه نیست که اعداد و ارقامی که بهش می دن وقتی کنار هم قرار بگیرند چه معنی و مفهومی دارند. تحلیل که قربونش برم اصلا! حالا من موندم و یک دنیا ارقام خام و نمودارهای بهم ریخته که باید این ها رو سرجمع کنم و یک تحلیل بزارم روش و بدم به مدیرعامل.... ! حتما این کار رو می کنم ولی اصلا متوجه نشدم که چرا واسه کار به این مهمی چنین فردی رو استخدام کردن! البته بنده خدا آدم دلسوزیه ولی کافی نیست. به نظر من واحدهای بازرسی کننده و تحلیلگر در سازمان ها باید از کارشناسان خبره و با تجربه استفاده کنن ولی افسوس که بسیاری از سازمان های ایرانی همیشه با چراغ خاموش حرکت می کنند و فقط و فقط به فکر کم کردن هزینه های کوتاه مدت هستند.... |